تبادل
لینک هوشمند
امروز سر کلاس خیلی خندیدیم!!! 
زنگ آخر دین و زندگی داشتیم!!!واااای یادش میوفتم می میرم از خنده!
خیلی خوش گذشت!
ولی حرفایی که سرکلاس میزدیم رو نمیشه اینجا تایپ کنم!آخه وب ف ی ل ت ر میشه!!!!!!!!!!
(قوانین این وبلاگ مطابق با وزارت ارشاده!!!!
)
راستی بابام گوشیمو ازم گرفت!
بخاطر امتحانا...چون اگه دستم باشه درس نمیخونم ولی کلا فرقی نداره!
باشه یا نباشه این روزا حس درس نیست!
خلاصه اینم از این!!!
راستی قراره پنجشنبه بریم کاشان!
ولی شاید فردا برم کنسلش کنم آخه حوصله ندارم!
داداشم میگه اگه اکیپتون باحاله بروووو!
اکیپمون باحاله ولی وقتی گوشی ندارم برم چی بگم!؟؟! 
حالا تا پنجشنبه ببینم چی میشه!؟
الانم اومدم راجب سراب و فیبر های نوری تحقیق کنم!!!!!
برم یه چی گیر بیارم بندازم جلو این معلم فیزیکه نمرمو بده!!! 
راستی ریاضیو ریدم با "ر" دسته دار! 
خدا ترم آخرو بخیر کنه! 
همه نمره هام خوبن بجز عربی و ریاضی!
ریاضی هم ترم پیش بالا 15 شدم ولی الان.....................
بیخیال! اومده بودم خودتونو ببینم!
فعلا بای تا بعد!
Odio a la gente como yo, Ver
[ برچسب:خاطره من,امروز,فروردین,مدرسه,دینو زندگی,سراب,معلم,کاشان,دوستام,اکیپگوشی,خنده,ارشاد,!!!!,
] [ 15:26 ] [ FaTeMeH ][
سلام به همه ی دوست جون جونیای خودم! 
چطورید؟!
راستش پشیمون شدم از اینکه پست خدافظی دادم و رفتم!!
برگشتم اونم با دست پر!
میخوام براتون آپ کنم!
اونم آپای خوشمزه!!!! از این به بعد منتظرم باشید!
البته ممکنه بین آپام تاخیر بیوفته که امیدوارم و سعی میکنم اینجوری نشه!
میدونم این مدت از دوری من داشتین دق می کردین
و تحملتون داشت ته می کشیدو گریه شده بود کار هر شب و روزتون
ولی من چون مهربونم برگشتم!!! 
خب دیگه فعلا بابای تا برم پستا رو بزارم!!!!
اینم محض خنده بود اوخه ازاین اسمایلی ها خوشم میاد!!!
Odio a la gente como yo, Ver
[ برچسب:من,برگشتم,دوست,پست,مهربونم,گریه,خوشمزه,خدافظیhate,hate all,love,me,loxblog,,
] [ 18:36 ] [ FaTeMeH ][
دوستان عزیز توجه داشته باشید این وبلاگ دیگه
آپ نمی شه!
با تشکر
HATE
اگه خواستید با من در تماس باشید می تونید به این وبلاگ سر بزنید یا از طریق ایمیلم باهام در ارتباط باشید!
ممنون
Odio a la gente como yo, Ver
سلام به همه ی عزیزانی که تو این مدت به من سر میزدن و با نظرای
خوبشون کمک میکردن وبم روز به روز بهتر بشه!
سلام به همه ی دوستان عزیزی که از ما خوششون نمیومد ولی تحملمون
کردن
و یه سلام ویژه خدمت دوست جون جونیای خودم!!!
دوستان عزیزم از اسم این پست باید فهمیده باشید که آخرین پست و آخرین
آپمه
یکم خداحافظی سخته ولی چه میشه کرد!؟!؟!؟!
دلیل رفتنم و اینجا نمیگم!
آخه ضرورتی نداره!
خیلی خوشحال شدم این مدت اینجا در خدمت شما بودم
و یکمی هم اذیتتون کردم
ولی الان دارم بار و بندیلم رو جمع میکنم که دیگه برم واسه همیشه!
همتون رو به خدا می ـــسپارم!
خیلی خوش گذشت! 
بازم سال نوتون مبارکــــــــــــــ
در پناه حق !
خدافظـــ
سلام... 
26م گذشت...
ولی من نتونستم برم کنسرت عشقم... 
ای خدا...
من چیکار کنم؟! 
چیکار کنم که نمی تونم برم کنسرت عشقم؟!؟!
هی خدا... 
بی خیال حالا که گذشته و منم نمیتونم کاری کنم.
مجید عزیزم! 
امیدوارم سال خوبی داشته باشی و کلی اتفاقای خوب و خوش برات تو سال جدید بیفته
راستی امیدوارم تو این سال یه اتفاق خوبم برای من بیفته...
اونم اینکه روی ماهت رو از نزدیک ببینم! 
فدای تو بشم من! 
قربونت برم!
عیدت مبارک زندگیم!!! 
بابای
سلام ببخشید دوباره اومدم! 
فقط خواستم تبلیغ کنم! 
این وب سالیا جونم(همون ستایش خودمونه! ولی مادربزرگش بش میگه ستایش مام
برای اینکه حرصشو دربیاریم میگیم ستایش!!! 
)
و اینم وب پانی جونمه! 
حتما بهشون یه سری بزنید! 
تازه واردن!!!
راستی پیشنهاد میدم با یه VPN به وب سالیا برید! 
آخه.... 
خب فعلا بای!!!
سلام! 
بالاخره تونستم از مدرسه وبو آپ کنم!
الان با برو بچ خودمون هستیم! (ستایش.شیوا.پانیذ.مریم.مونا)!
الان عسل نیومده باهامون آخه بیچاره ترسوئه!
میترسه معلما یه چیزی بش بگن
حالا ماکه اومدیم داریم حال میکنیم!!!
راستی واسه عسل جشن گرفتیم! 
حالا نه اون جشنی که کیک باشه و بزن و برقص!
یه جشن فقیرانه!!! 
من واسش ژله درست کردم! آها راستی براشم یه گوشواره خریدم!!!
دمم گرم فقط خودم بش کادو دادم!!! 
ولی خیلی خندیدیم!!!!
خب من برم کار بچه ها رو راه بندازم!!! 
فعلا بابای بچه ها!!!
دوباره سلام
حسابی مطالعات خوندم! 
فقط دعا کنید تر نزنم! 
ایشالا بیستم!
خب دیگه من یه کار کوشولو تو نت داشتم اما دلم نیومد به شما سر نزنم! 
نمیتونم زیاد اینجا باشم الانم دارم میرم!
Bye Bye...
سلام بچه ها! 
چطورید!؟
منم بد نیستم! دارم تایپ میکنم و آهنگای عشقمو میگوشم 
امروز زنگ آخر قرار بود بریم سایت 
اما این معلم سبزیجات عوضی نذاشت
گفت سری قبل بی جنبه بازی زیاد درآوردید! 
اصن موندم به اون چه ربطی داره ما چیکار میکنیم! 
اه! زنیکه احمق! 
یکی از بچه های گروهی که قرار بود تحقیق راجب میوه ها بیاره غایب بود! و مام از خدا خواسته!
بیکار نشستیم!
از ساعت 11.15 تا 12.15 با بچه ها(ستایش.پانیذ.شیوا.عسل.مونا.مریم 
)حرف زدیم!!!
حالا اینکه از چی میگفتیم به کسی ربطی نداره!
نه شوخیدم! 
یادم نمیاد ولی اون موقع فقط حرف می زدیم که حرص محمود زاده (معلم سبزیجات) رو در بیاریم! 
خلاصه شیوا از زنگ اول شروع کرد دلقک بازی! 
نمیدونم فیلم شیش و بش رو دیدین یا نه! ولی پیشنهاد میکنم حتما ببینید!
تو این فیلم شهنام شهابی نقش یه پسره سوسول رو داره!
میخواد یه دختره رو سوار کنه تو ماشین براش میرقصه و با ناز میگه:
خانوم خوشگله سوار شین! خانوم خوشگله سوار شین! 
سامی هستم با طعم لیمو!!!! 
شیوام اداشو درمیاود !!!خیلی خوشمل قر میداد!!!
ولی میگفت شیوام با طعم پرتقال!!!!
خلاصه امروز خیلی خندیدیم!
آهاااااااااااااااااااااااااااااااا !!!
بزارید قضیه معاینه رو بگم!!!!
قضیه ای نداشت 
چی بگم آخه!!!!
فقط هرچی ایراد بود گذاشتن رو ما! مام که عادت کردیم!
گودی کمر.کف پای صاف.شانه نا متقارن.پشت کج!!!
حالا شما راجب من بد فکر نکنید! 
که مثلا یه همچین قیافه ای دارم! ---> 
بخدا من اینجوریم!!! ---> 
باورتون نمیشه آی دی بدید عسکمو بهتون بدم!!!
شوخیدم!
برای دیدن من باید آسمون به زمین بیاد تا موفق بشید!!!!
بازم شوخیدم!
کلا من آدم شوخی هستم!!!
وای سرم داره میترکه از درد! 
راستی بچه ها یه کمک بدید من واسه عسل چی بخرم!؟؟؟ 
خاک تو سر یه کیک کوشولو گرفته به هر کدوممونم اندازه یه اسمایلی داده بعد توقع کادو هم داره!!!
واقعا برات متاسفم عسل!!! 
راستی فدای شانس خوبم بشم!!! امروز ازم ادبیات نپرسید!!! 
واااای! 
فردا مطالعات داریم!
اصن حوصلشو ندارم!
خداااااااااااااااا زودتر این هفته رو تموم کن!
راستی دیروز که به شماها بای دادم رفتم خوابیدم 
بیدارم نمی شدم!
تا اینکه ساعت 10.30 از خواب پاشدم تازه بازم خوابم میومد! 
بعدشم رفتم حموم! 
بعدشم تا ساعت 3 اس بازی کردم!
3 هم خوابیدم 
و صبح به زور پا شدم!
امروزم که براتون گفتم!
منتظر نظراتون هستم!
فدای همتون !
بابای
سلام!
امروز صبح اصن دلم نمی خواست بیدار شم وقتی مامانم بیدارم کرد حرصم در اومد و کلی گریه کردم! 
امروز امتحان زیست داشتیم!
بد نبود!
اگه خدا بخواد این اولین نمره خوبمه! 
حالا نه که 20 ! ولی 18 میشم!
اه!چرا این یه هفته انقد دیر میگذره!
تمومم نمیشه!
راستی از شیوام خیلی نارحتم!
خیلی نامرده! 
بهش میگم سر امتحان برسون لال میشه!
زنگ اول ورزش داشتیم برای همین بعد از امتحان باید میرفتیم حیاط! 
(ما گروه والیبالیم اما شکلک والیبالی پیدا نکردم!!!)
شیوام تو خودش بودب و نارحت !
بش میگفتیم چته!؟
گفت برای امتحان!
یه جوری بغض کرده بود انگار برگه شو سفید داده بود!
دلم براش سوخت!
حالا فکر می کنید برای چیه امتحان نارحت بود!؟؟!
برای اینکه یه سئوال رو ننوشته بود! 
اون وقت توقع داشت ستایش که زبان فارسی رو گند زده یا مریم گریه نکنن!
یا خودم که عربی رو 10 هم نمیشم!
به درک! خره هرکی برا درس نارحت باشه! 
من که هیچوقت خودمو برای چیزای بی ارزشی مثه درس نارحت نمی کنم! 
شما چطور!؟؟
خلاصه اینم از امروز راستی 28 اسفند تولد عسل! 
از همین جا میگم تولدت مبارک گلم! 
حالا اگه مثه بچه آدم رفتار کنه شاید براش کادو بخرم 
ولی اگه برام شاخ شه _ _ _ بش نمیدم!!! 
خلاصه عسلم تولدت مبارک!
دیگه حرفی ندارم! هرچی بود گفتم!
راستی این شیوا با همه نامردیاش ولی ادبیات رو نوشت و پولم نگرفت! 
هنوز باورم نمیشه!!!! 
بی خیال!
فعلا میرم!
راستی فردا تو مدرسه میخوان معاینه مون کنن!
باید تاپ و شلوارک بپوشیم اونم جذب!! 
چقدر بخندیم فردا!!! 
خب دیگه جدی جدی باید برم بخوابم!!!
چشام به زور باز مونده! 
خب رفتم بخوابم اما اگه این فکرو خیالا بزاره خوابم ببره! 
خدافظ دوستای گلم!
راستی نظر فراموش نشه!
