شعر زیبایی که مریم حیدر زاده
در وصف عسل بدیعی سروده:
بخواب آروم عسل بانو
که بی تو ساکته اینجا
ولی راحت شدی انگار
از این بی رحمی دنیا
بخواب آروم و بی غصه
کی این درد و یادش میره ؟
سکانس آخرت این نیست
کسی جات و نمیگیره
لالالالا بخواب اما
روزای بی عسل سخته
با پرواز پر از دردت
بهار از یادمون رفته
تو با "پروانه ای در مه"
تو با "دستای آلوده"
عسل بودی،عسل موندی
واسه رفتن ولی زوده
....
[ برچسب:عسل بدیعی,خبرجدید,فوت,بازیگر,پروانه ای در مه,عسل بانو,مریم حیدر زاده,دستای آلوده,سکانس,بی رحمی,انگار,
] [ 16:22 ] [ FaTeMeH ][
دلم یه عالمه سوال بی جواب داره...
جواباشم فقط یه نفر داره...
راستی راستی فردا اومد ازش جدا شدی...؟
میگن خیلی وقته آواره ی کوچه ها شدی...
واقعا شبا زیر بارون می خوابی...؟
حتی نذاشت یه بار تو کوچشون بخوابی...؟
تیغو رو روگهات کشید بدون حرف...؟
دم آخر اشکاتو دید, یا که رفت...؟
واقعا چارپایه کشید و پشت سرشو نگاه نکرد...؟
آخه مگه میشه؟,حتی با جسم تو وداع نکرد...؟
چرا دستات سرده سردن؟
راسته که دکترا جوابت کردن...؟
یادته آخرین کبریتو کشیدی تو مسیر باد...؟
چی شد؟ کسی خبری ازش بهت نداد....؟
یادته گفتی فقط آرزومه بارون بباره رو تنم؟
یادته گفته بودی تنها ترین تنها منم؟
اگه اینا رو گفتی و همش یادته....
واسه اون قلب و عشق پاکته....
تو حقیقت عشقو نوشتى تو یك كلام. . .
"فردا باید از هم جدا بشیم"
والسلام
Odio a la gente como yo, Ver